اجابت دعا در خانۀ کعبه (حکایت اهل راز)
آقای سید محمدعلی هاشمی، از آزادگان دفاع مقدّس که در سال 1375 توفیق تشرّف به حج یافته بود، چند سال بعد، ضمن نامهای به اینجانب (ریشهری) نوشت:
من در حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه رفسنجان خدمت میکنم و آزاده هستم. در سال 1375 توسط بعثۀ رهبری جهت تشرف به مکه آمدم.
هنگام حرکت حضرتعالی از مدینه به مکه، در کنار ماشین، از شما التماس دعا خواستم.
حضرتعالی فرمودید: من فراموش میکنم.
بنده عرض کردم: من دعا میکنم که شما فراموش نکنید.
شما رفتید و من با آقای خانهمسجدی در مدینه ماندیم. بعد از اتمام اعمال حج، من و آقای خانهمسجدی به مکه آمدیم، حضرتعالی فرمودید: فلانی پیش من بیاید.
من خدمت رسیدم، فرمودید: من دعوت به غبارروبی کعبه شدم، همین که وارد کعبه شدم، شما در نظرم آمدید - که گفتید من دعا میکنم که فراموش نکنید - و اوّلین دعای من برای تو بود.
من که بعد از بیست و سه سال ازدواج فرزندی نداشتم، به الطاف خداوند و توجهات ائمه و آن دعای خالص حضرتعالی صاحب دو فرزند به نام سید طاها و فاطمه سادات شدهام و فرزند سوم هم، به نام سید یاسین، در راه است. امید است که مرا از دعای خیر خود فراموش نفرمایید.
*کتاب: خاطرههای آموزنده، نوشته آیتالله محمدی ریشهری انتشارات دار الحديث قم