تأثیر آرزوهای سازنده و بازدارنده(1) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی چه آرزوهایی موجبات تقرب انسان به کمالات را فراهم میآورد و چه آرزوهایی باعث انحراف و انحطاط انسان و بازدارندگی از تقرب و دستیابی به کمالات میگردد؟
پاسخ:
فطرت مطلقگرا
فطرت انسان مطلقگرا است و آرزوی کمال، ریشه در سرشت انسان دارد. این شاخص فطری در حقیقت مهمترین عامل پیشرفت بشر در عرصههای گوناگون حیات است. لذا اگر آرزو از آدمی گرفته شود، هیچ مادری فرزند خود را شیر نمیدهد، هیچ باغبانی نهالی نمیکارد، و هیچ پژوهشی انجام نمیشود. در نتیجه جامعه انسانی هیچ حرکتی به سوی تکامل نخواهد داشت. از این رو پیامبر گرامی اسلام(ص) آرزو را رحمتی میداند که خدای متعال آن را به انسانها ارزانی داشته است.(بحارالانوار، ج 71، ص 173)
چگونگی بهرهگیری از این موهبت الهی
بهرهگیری صحیح انسان از این موهبت الهی آرزوی رسیدن به کمال مطلق یعنی خدا، منوط به شناخت صحیح از کمال واقعی و مصداق کمال مطلق است. هنگامی که انسان، هدف نهایی زندگی و برترین آرزوها را تشخیص داد، همه خواستهها و آرزوهای او در جهت رسیدن به این هدف قرار میگیرد، زیرا میداند هر خواسته مشروع و معقولی که در جهت رسیدن به این آرزوی بزرگ است، درست و حق و تکاملبخش و هرچه در جهت خلاف آن است، نادرست، باطل و بازدارنده است. مکتبها و نحلههای انحرافی با دادن آدرس غلط از مصادیق کمالات و کمال مطلق مخاطبان خود را فریب میدهند و گمراه میکنند و آنها را گرفتار آرزوهای بازدارنده و غیرحقیقی میسازند. به عنوان مثال پیروان عرفان بودیسم، اولین آرزوی انسانی را تنها در ارضای امیال مادی و دنیوی خلاصه میکنند و سپس برای رسیدن به آن ادبیات شبه عرفانی خود را ارائه میکنند. «دالایی لاما» رهبر بودائیان در این زمینه معتقد است: «شادی تنها هدف زندگی است و بزرگترین آرزوی انسان خوراکی خوب و خوابی راحت است.» (زندگی در راهی بهتر، دالایی لاما، ترجمه فرامرز جواهرینیا، ص 155)
البته در آموزههای وحیانی اسلام، برای رسیدن به مقامات و معنویات، نیازی به رویگرداندن از دنیا و ترک لذات آن نیست، بلکه عارف حقیقی باید در پرتو استفاده از زیباییهای دنیا به مقامات عرفانی برسد و غایت خود را فقط در آرزوهای مادی و لذائذ آن خلاصه نکند، همانگونه که پیامبر اکرم(ص) خطاب به مردم مدینه فرمودند: «چرا برخی از اصحاب من از خوردن گوشت و استعمال بوی خوش و ارتباط با همسرانشان اجتناب میکنند، همانا من خودم هم گوشت میخورم و هم بوی خوش استعمال میکنم و هم با همسرانم ارتباط دارم و هرکس از سنت من روی گرداند، از من نیست.» (الکافی، ص 496) بنابراین چگونگی آرزو و امید حقیقی برای ترسیم آیندهای روشن و رو به تکامل، ضرورتی انکارناپذیر برای حیات طیبه انسان است.
مفهوم آرزو
آرزو در لغت به معنای شهوت، اشتها، خواهش، مراد، چشمداشت، شوق، امید، آرمان، توقع و انتظار، مطلوب و دلخواه آمده است.(لغتنامه دهخدا، ج1، ص 75) اما آرزو در اصطلاح عبارت است از نیرویی حیاتی که موجود را به تحرک وامیدارد و انسان به موجب آن، هدفهایی را به منظور تحقق بخشیدن به آنها برای خود در نظر میگیرد و تمام توان و انرژی خود را در راه رسیدن به آن هدفها و آرمانها صرف میکند، واژگان معادل و مرتبط در زبان عربی و قرآن عبارتند از: تمنی: یعنی آرزویی که انسان آن را در ذهن تقدیر میکند. امل: یعنی آرزو و امید مستمر و کلمه «ود» که به دو معنای دوستی و آرزو به کار میرود.
فرایند پیدایش آرزوها
روانشناسان بر این باورند که زیربنای آرزوهای انسان را نیازهای او تشکیل میدهد و این نیازها هستند که برای انسان انگیزه و تمایل به امور مختلف را ایجاد میکنند. بنابراین پس از اینکه نیازهای فیزیولوژیک نسبتا خوب ارضا شوند، آنگاه مجموعهای جدید از نیازها پدید میآیند که به ترتیب میتوان آنها را به نیازهای ایمنی، عشق و محبت، خلاقیت و شکوفایی و... طبقهبندی کرد. از دیدگاه غزالی اندیشه انسان با پردازش نیازها به تعیین مصداقی برای انگیزههای درونی برآمده و رغبت و تمایل آدمی را تحریک میکنند و تمایل و رغبت نیز محرک عزم و اراده و تصمیم وی میگردد و به فرموده امام راحل این اندیشه از سویی مخاطب وحی الهی و از سوی دیگر جولانگاه وساوس نفسانی و شیطانی قرار میگیرد، به نحوی که عقل سلیم و وحی الهی، انسان را به آرزوهای حقیقی و سازنده و نفس و شیطان وی را به آرزوهای کاذب و بازدارنده سوق میدهند.
(طلب و اراده، امام خمینی(ره)، ص 115)
(ادامه دارد)