at.appmanage19.ir

کد خبر: ۳۰۲۶۴۷
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۳
نگاهی به درس‌های گرفته‌شده از زلزله بم پس از بیست‌ویک سال 

لـرزش بــم آیینه عبـرت پیش روی ساخت‌وسازهای آینــده

 
 
 
تارا وحیدی
پدر گفت: «نعش ملیحه را پای درخت بگذارید.» همه چیز عالی بود. آفتاب با تمام حرارتش هر صبح از پس نخلستان‌های بم بالا می‌آمد و غروب‌هنگام به خواب می‌رفت. 
زندگی آرامی داشتند تا اینكه چیزی مثل یك پتک سنگین بر قلب روزهای نخلستان كوبیده شد. حشمت‌الله تا آمده بود به خودش بجنبد، زیر یكی از تیرآهن‌‌های سنگین سقف خانه‌ گیر افتاده بود. تنها وقتی جوی باریكی از خون از كنار شقیقه‌ تنها دخترش ملیحه به سمت صورتش كشیده شد، تازه فهمید نخلستان چه فریادی در دل داشته و به یكباره آن را رها كرده است! 
همه‌ اهالی كه جمع شدند، حشمت‌الله در آستانه نخلستان ایستاد و با صدای بلند و با همه‌ قدرتی كه داشت، فریاد زد: «ملیحه را پای درخت خاک كنید. می‌خواهم خواب‌هایش جوانه بزند.»
زمین‌لرزه بم ساعت ۵:۲۶ بامداد روز جمعه ۵ دی ۱۳۸۲ به مدت ۱۲ ثانیه شهر بم و مناطق اطراف آن را در شرق استان کرمان لرزاند. زمین‌لرزه بم بیش از ۵۰ هزار تلفات در پی داشت.
این زلزله مهیب که به تخریب ارگ بم و بی‌خانمانی شمار کثیری از هم‌وطنانمان انجامید، اگرچه خاطره بسیار تلخی است؛ اما انسان زمانی می‌تواند از خاکسترش برخیزد که از گذشته‌اش درس بگیرد. 
امروز بعد از گذشت بیست‌ویک سال از آن واقعه تلخ می‌خواهیم به‌ مرور درس‌هایی بپردازیم که با عبور از مصائب گذشته بم ما را به افق روشن برساند. درس‌های زلزله بم می‌تواند برای اقصی‌ نقاط کشور مفید باشد، چرا که بیشتر خاک کشورمان روی کمربند زلزله واقع است.
آمارها چه می‌گویند؟
مبنای رسمی آمار متعلق به ساخت‌وساز متعلق به نفوس و مسکن است، چرا که حدود 95 درصد از ساختمان‌های کشور مسکونی هستند. طبق آخرین آمار مرکز آمار ایران که متولی سرشماری نفوس و مسکن است و این آمار هر پنج سال یک‌بار انجام می‌شود، آخرین آمار سال 1395 بوده است.
بر اساس همان آمار به‌طور کلی حدود 23 میلیون واحد مسکونی داریم که از میان اینها حدود 10 میلیون واحد مسکونی فاقد اسکلت و از نوع ساختمان‌های خشت و گل، آجر و آهن، سنگ و آهن و... است که نوعی از آنها را در بم هم مشاهده کردیم. در بسیاری از روستاها، بافت‌های فرسوده شهری بسیار دیده می‌شود و می‌توان گفت که حدود 43 یا44 درصد از ساختمان‌های واحد‌های مسکونی از نظر سازه‌ای فاقد کیفیت لازم در برابر زلزله هستند و مقاومت کافی را ندارد.
قسمت عمده این ساختمان‌ها در روستاها است که دارای آوار سنگین هستند. چنین واحدهایی معمولاً در زلزله‌ها خسارت جنبی بیشتری دارند. در شهرها هم اغلب در بافت‌های فرسوده معضل داریم که مثلاً در شهری مثل تهران و حتی در مرکز شهر تهران هم داریم و از نزدیک به یک و نیم میلیون پلاک ساختمانی، دویست تا دویست و پنجاه هزار پلاک در بافت فرسوده هستند و بیش از دومیلیون نفر در چنین بافت‌هایی در تهران زندگی می‌کنند. این حالت را در شهرهایی مثل تبریز، مشهد، شیراز، کرمان و... نیز داریم، یعنی معضل شهری ما در بسیاری از مناطق حاشیه‌نشینی هم هست. این ساختمان‌های ناایمن در زلزله یکی از مشکلات اصلی مدیران بحران خواهند بود.
در طول تاریخ نوینی که بعد از توسعه ایستگاه‌های لرزه‌نگاری داریم، در هیچ شهر بزرگ یا نزدیک به یک شهر بزرگ، زلزله بزرگ نداشته‌ایم. باید به این دقت کنیم. به‌عنوان‌ مثال اگر زلزله‌ای که در استان کرمانشاه رخ داد، اگر در شهر کرمانشاه رخ می‌داد، نوع بحران متفاوت می‌شد. در طول تاریخ جدید و دهه‌هایی که ثبت دستگاهی زلزله‌ها هست، هیچ‌گاه زلزله در شهرهای بزرگ نبوده است، پس باید از این فرصتی که داریم استفاده کنیم و بودجه و سرمایه‌های خاصی را برای تغییر کیفیت ساخت‌وساز، بافت‌های فرسوده و... بگذاریم. اگر سرمایه‌گذاری نکنیم ده‌ها برابر آن صرف جبران خسارت خواهد شد.
ممانعت از ساخت‌وساز روی حریم گسل‌ها
یکی از دلایل اینکه در بم این‌قدر ویرانی اتفاق افتاد، این بود که گسل مسبب زلزله دقیقاً از وسط شهر می‌گذشت، به‌عبارت ‌دیگر شهر روی گسل ساخته شده بود. واضح است که هرچه به چشمه انرژی نزدیک شویم نیرویی که وارد می‌شود، بیشتر خواهد بود و وقتی که روی چشمه لرزه‌ای یا همان گسل‌ها یا نزدیک آنها، ساخت‌وساز می‌کنیم، بدیهی است که خسارت زیادی هم می‌بینیم.
در بسیاری از شهرها اطلاعات دقیق هم در دست نداریم. این نکته بسیار مهم است. در تهران هم چندین گسل داریم که دقیقاً از وسط شهر یا در حاشیه کناری مثل گسل‌های شمال تهران، ری، نیاوران، لویزان و... می‌گذرند.
عباس عابدینی، مهندس عمران می‌گوید: «اهمیت توجه به سیستم ساخت‌وساز ساختمان‌های گلی، سنگ و گل یا به‌طور کلی ساختمان‌های بنایی یکی دیگر از درس‌های زلزله بم را از ابعاد این فاجعه آموختیم. اینها ساختمان‌هایی با آوار سنگین، دیوارهای ضخیم و سقف سنگین هستند. با توجه ‌به تاریخ و جغرافیای بم که به‌هرحال به‌خاطر حالت کویری منطقه دارد، دیوارهای ضخیم هم در تابستان و هم در زمستان عایق مناسبی بودند که مردم را در سرما و گرما محافظت می‌کردند؛ بنابراین در طول تاریخ مردم به مصالح بومی خاک و سنگ روی آوردند، حتی ساختمان‌های دوطبقه هم دیوارهایی از جنس گل داشتند.»
وی در ادامه می‌افزاید: «تصور کنید این دیوارهای خشت و گل یا سنگ و گل بسیار سنگین هستند، اینها می‌توانند وزن بیشتری تحمل کنند، اما در مقابل تحمل نیروی برش که همان نیروی زلزله است ناتوان هستند؛ یعنی اگر از پهلو به دیوار نیرو وارد شود به‌راحتی فرومی‌ریزد. زلزله هم نیروی افقی دارد پس وقتی چنین ساختمان‌هایی با چنین ضخامتی وجود دارد می‌تواند تلفات جانی را بالا ببرد.
توجه به این قبیل ساختمان‌های نوع گلی، سنگ و گل و خشت و گل با آوار سنگی بسیار مهم است. پس باید درباره تغییر وضعیت چنین ساختمان‌هایی تمهیداتی اندیشید، در غیر این صورت تلفات بسیار بالا خواهد بود. اگر بر زلزله‌های ایران مطالعه کنیم، متوجه می‌شویم که بیش از 95 درصد تلفات زلزله‌ها ناشی از ضعیف بودن ساختمان بوده که اغلب ساختمان‌های بدون اسکلت بودند، به‌ویژه آنها‌یی که آوار سنگین داشتند، مثل اهر، ورزقان یا شنبه بوشهر که به وضوح خسارات آن را مشاهده کردیم و زلزله ترکمنچای که در میانه هم رخ داد، افرادی که زیر آوار ماندند بیشتر کسانی بودند که آوار‌های سنگین به روی آنها ریخته شده بود.»
توسعه پایدار، درسی که از زلزله بزرگ بم گرفته نشد
دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله در نشست علمی «۲۱ سال پس از زمین‌لرزه بم؛ بازخوانی تجربه‌ها و درس‌ها به مناسبت سالروز زلزله بم» که از سوی انجمن ترویج علم ایران به‌صورت مجازی برگزار می‌شود، می‌گوید: «بازسازی شهر بم ۳ سال و ۹ ماه به طول انجامید. در این زلزله یک‌سوم جمعیت این شهر در زلزله کشته شدند که شامل ۳۰ هزار نفر می‌شد، ولی در سرشماری سال ۱۳۸۵ این گپ جمعیتی جبران شد.»
زارع با اشاره به اثرات این رخداد لرزه‌ای در شهر بم استان کرمان، ادامه می‌دهد: «در این رخداد نسلی از محققان زلزله‌شناس بم ایجاد شد، به این معنا که افرادی که در شاخه‌های دیگر این حوزه فعال بودند، بعد از زلزله بم به گرایش زلزله‌شناسی روی آوردند و تاکنون در این حوزه مشغول به کار تحقیقاتی هستند. 
علاوه‌ بر آن شاهدیم که بعد از زلزله بم هشدار به خارج ‌شدن مردم از خانه‌ها داده می‌شود که این امر یکی از درس‌هایی است که از زلزله سال ۸۲ بم گرفته شد.
در روز و ساعت‌ها قبل از زلزله بزرگ بم، زلزله‌هایی رخ ‌داده بود، ولی هیچ شاهدی برای اعلام هشدار برای خروج مردم از خانه‌ها و حضور در فضای بدون سقف دیده نمی‌شود، چون در آن زمان این امر دانسته نشده بود، به دلیل عدم اعلام این هشدار شاهدیم که در خوابگاه دانشگاه‌های پیام‌نور و دانشگاه آزاد بسیاری از دانشجویان جان خود را از دست دادند، ولی در زلزله چالان چولان استان لرستان درحالی‌که بزرگی آن ۶.۱ و نزدیک زلزله بم بود، ولی تلفات آن محدود به ۶۰ نفر شد.»
وی دلیل کاهش تلفات در زلزله چالان چولان را اعلام هشدار برای خروج مردم از خانه‌ها دانسته و توضیح می‌دهد: «یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که از زلزله بم گرفته نشد، توسعه پایدار است. در شهرهای مختلف کشور به‌ویژه در مراکز استان‌ها شاهد توسعه ناپایدار هستیم، درحالی‌که از زلزله بم به بعد ۲۰ میلیون نفر به جمعیت ایران اضافه شد و متأسفانه در بعد از گذشت ۲۱ سال از زلزله بم بخش قابل ‌ملاحظه‌ای از جمعیت در شهرها مستقر شدند، ضمن آنکه ۸۰ درصد از شهرهای بزرگ کشور در پهنه گسلی فعال توسعه یافته‌اند.»
استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله با اشاره به زلزله سرپل ذهاب سال ۹۶ می‌گوید: «بررسی ما حاکی از آن است که ساختمان‌های ساخته شده در موقعیت‌های جدید در منطقه فولادی این شهر به دلیل ساخت‌وسازهای نامناسب و بی‌کیفیت، بیشترین خرابی را متحمل شدند و این ساختمان‌های جدید تاب‌آوری کمی در برابر زلزله داشتند. این اتفاق در زلزله قهرمان ماراش ترکیه رخ داد و در زلزله ۲۰۲۳، بیشترین خرابی‌ها در آپارتمان‌ها و سازه‌های جدید رخ داد و این نشان می‌دهد که در ایران و ترکیه با پدیده جدیدی به نام بناهای نوساز مواجه هستند. در این دو کشور دیگر سازه‌های خشت و گلی وجود ندارد، ولی انبوه‌سازی توسعه‌یافته که در تاب‌آوری در برابر زلزله نمره قبولی نمی‌گیرند.»
فرهنگ‌سازی و آموزش عمومی
حسین ظفری، سخنگوی سازمان مدیریت بحران در یادداشتی می‌نویسد: «پنجم دی‌ماه، روزی که نامش با زلزله مهیب بم عجین شده است، یادآور حادثه‌ای است که زخم آن بر دل تاریخ ایران حک شده است. زمین‌لرزه‌ای که در سال ۱۳۸۲، شهر تاریخی بم را لرزاند و جان تعداد زیادی از هم‌وطنانمان را گرفت. این فاجعه، خسارات جانی و مالی هنگفتی به‌بار آورد و به ما نشان داد که در برابر قدرت طبیعت، چقدر آسیب‌پذیر هستیم! ازآن‌پس، مقررات ساخت‌وساز سخت‌گیرانه‌تر شد و دولت و سازمان‌های مردم‌نهاد تلاش‌های زیادی برای مقاوم‌سازی ساختمان‌ها و افزایش آگاهی عمومی انجام دادند. زلزله بم، زنگ خطری جدی برای آمادگی در برابر بلایای طبیعی به صدا درآورد. این حادثه به ما آموخت که مقاوم‌سازی ساختمان‌ها و زیرساخت‌ها به‌عنوان اولین گام در کاهش خسارات ناشی از زلزله ضروری است. رعایت استانداردهای مهندسی، استفاده از مصالح مناسب و طراحی‌های ایمن، می‌تواند ساختمان‌ها را در برابر لرزش‌های شدید مقاوم‌تر سازد. اما مقاوم‌سازی تنها به ساختمان‌ها محدود نمی‌شود؛ زیرساخت‌های شهری، شبکه‌های ارتباطی و امدادرسانی نیز باید برای مقابله با بلایای طبیعی آماده ‌باشند.»
وی در ادامه می‌آورد: «فرهنگ‌سازی و آموزش عمومی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. برگزاری دوره‌های آموزشی، تمرین‌های مداوم و اطلاع‌رسانی گسترده به مردم، می‌تواند به افزایش آگاهی عمومی کمک کند و جامعه را برای مقابله با بحران‌ها آماده سازد. چرا که نقش مردم در این فرآیند بسیار حائز اهمیت است. هر فرد می‌تواند با آگاهی از خطرات، شرکت در دوره‌های آموزشی و آمادگی برای مقابله با شرایط اضطراری، در کاهش خسارات ناشی از زلزله نقش ایفا کند. فعال‌شدن سازمان‌های مردم‌نهاد، گروه‌های جهادی و حلقه‌های میانیِ خوش‌فکر و خلاق می‌تواند شرایط را بهبود ببخشد. در این راستا رسانه‌ها نیز به‌عنوان پل ارتباطی بین مردم و مسئولین، نقش بسیار مهمی در آگاه‌سازی جامعه ایفا می‌کنند. آنها می‌توانند با انتشار اطلاعات دقیق و به‌روز، مردم را از خطرات احتمالی آگاه کنند و آنها را به آمادگی و پیشگیری ترغیب کنند. 
در نهایت، بیایید به یاد داشته باشیم که زلزله بم، اگرچه حادثه‌ای تلخ بود، اما فرصتی برای یادگیری و بهبود بود. امروزه، با توجه ‌به تجربیات گذشته، می‌توانیم با اتخاذ تدابیر مناسب، از تکرار چنین فجایعی جلوگیری کنیم و آینده‌ای امن‌تر و ایمن‌تر برای خود و آیندگان رقم بزنیم. فراموش نمی‌کنیم که آمادگی در برابر بلایا، مسئولیت همگانی است و با همکاری و همدلی و هم‌افزایی می‌توانیم جامعه‌ای ایمن‌تر بسازیم.»